Web Analytics Made Easy - Statcounter

در روز‌های گذشته برخی منابع خبری فاش کردند کمک‌های آمریکا به اسرائیل، ۵۵ درصد از کل کمک‌های آمریکا به جهان را تشکیل می‌دهد که از سال ۱۹۴۸ تاکنون حدوداً ۱۳۰ میلیارد دلار بوده است، اما گزارش‌هایی وجود دارد که حاکی از آن است که ارزش این کمک‌ها به ۲۷۰ میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری اوباما یک بسته کمکی به اسرائیل برای سال‌های ۲۰۱۹-۲۰۲۸ به ارزش ۳۸ میلیارد دلار تصویب کرده بود که تامین مالی پروژه‌های نظامی مشترک برای حمایت در مقابل موشک‌ها را شامل می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل، ۱۸ درصد از بودجه نظامی اسرائیل را تشکیل می‌دهد که براساس آن سالانه ۸۱۵ میلیون دلار تسلیحات خریداری می‌کند و ۵۰۰ میلیون دلار را برای تقویت پدافند موشکی از جمله گنبد آهنین اختصاص می‌دهد. کمک نظامی آمریکا در توسعه سامانه ضد موشکی «گنبد آهنین» در مقابل مقاومت فلسطین به مبلغ بیش از یک میلیارد دلار و توسعه سامانه ضد موشکی «هیتس» با بیش از دو میلیارد دلار سهیم است. آمریکا سامانه راداری «ایکس باند» را در سرزمین‌های اشغالی فلسطین مستقر کرد که توانایی شناسایی موشک‌های دشمن را دارد و علاوه بر آن نیاز اسرائیل به هواپیما‌های جنگنده اف-۳۵ را نیز تامین می‌کند. 

به همین منظور برای تحلیل بیشتر روابط آمریکا با اسرائیل باشگاه خبرنگاران جوان با الکس لو، کارشناس و تحلیلگر هنگ کنگی مصاحبه‌ای ترتیب داده که مشروح آن در ذیل از نظرتان می‌گذرد.

-تحلیل شما از حمایت‌های بی، چون و چرای آمریکا از جنایات اسرائیل در غزه چیست؟

الکس لو: از زمان آغاز تهاجم اسرائیل به غزه، بیگانگان و حتی برخی از آمریکایی‌ها در تعجب بودند که واشنگتن تا چه اندازه می‌خواهد از اسرائیل حمایت کند. هر چقدر هم که روابط بین دو کشور نزدیک باشد، به نظر می‌رسد که این باور که کشور بسیار بزرگتر و قدرتمندتر مایل و آماده است تا برای شریک کوچکتر خود در مواجهه با محکومیت جهانی مبارزه کند چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد. این کار تا حدی انجام شده است که اگر نگوییم امنیت ملی، ولی منافع ایالات متحده را به چالش کشیده یا تضعیف کرده است. تهاجم غزه در یک لحظه، کار‌های دیپلماتیک را منفجر کرد که سال‌ها برای ایالات متحده در حال ساخت بود تا از نظر دیپلماتیک راهی به کشور‌های بزرگ عربی باز شود. توانایی واشنگتن را برای حمایت از اوکراین در جنگ برای عقب راندن تهاجم روسیه تضعیف کرد و اینها ایالات متحده را در سراسر جهان منزوی کرد. به یاد داشته باشید که روسیه دشمن آشکارا اعلام شده آمریکا و غرب است و فلسطینی‌ها با هر تهدیدی که در قالب حماس یا غیر آن علیه اسرائیل ارائه کنند، آشکارا هیچ تهدیدی برای آمریکا یا غرب نیستند. احتمالا درک حمایت آمریکا از اسرائیل صرفاً از نظر روابط بین‌الملل یا سیاست خارجی آمریکا غیرممکن است.

-به طور کلی سیاست‌های آمریکا در مواجهه با متحدانش را در جهان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

الکس لو: هنری کیسینجر فقید، زمانی مشاهده کرد که سیاست خارجی ایالات متحده همیشه ریشه در سیاست داخلی آن دارد. در اینجا، برای اهداف خود، می‌توانیم بینش او را گسترش دهیم و آن را نظریه دیاسپورا در سیاست خارجی ایالات متحده بنامیم. علاوه بر این، بیایید گروه‌های قومی را از دیاسپورا متمایز کنیم. سیاهپوستان در ایالات متحده ممکن است احساس شدیدی نسبت به آفریقا داشته باشند، اما نه لزوماً به کشور‌های خاصی در این قاره، بنابراین حمایت آن‌ها پراکنده‌تر و بدون تمرکز خواهد بود.

با این حال، دیاسپورا به عنوان نتیجه قومی یک کشور خارجی خاص، می‌تواند یک نیروی جمعی قدرتمند در سیاست ملی ایالات متحده باشد. اگر نه تنها مهاجرت یهودیان در ایالات متحده، بلکه کوبایی‌ها و چینی‌ها را نیز در نظر بگیریم، شاید بتوانیم نه تنها روابط ایالات متحده و اسرائیل، بلکه سیاست تقریباً متعصبانه ضد کمونیستی علیه کوبا را نیز درک کنیم. برای مثال، تحریم چند دهه گذشته و تغییر موضع واشنگتن در قبال چین. در هر مورد، به‌عنوان یک بلوک رای‌دهی و لابی‌گری، تمایلات و ترجیحات سیاسی دیاسپورای مورد بحث - یا فقدان آن - یکی از عوامل اصلی و نه تنها تعیین‌کننده مواضع سیاست خارجی ایالات متحده در قبال کشور خاص است.

در مجموع، آمریکایی‌های کوبایی تبار از بسیاری جهات به اندازه یک گروه قومی رای دهنده و لابی‌گر در ایالات متحده به اندازه یهودیان آمریکایی قدرتمند هستند. آن‌ها همیشه به شدت ضد کاسترو و ضد کمونیست بوده اند، و هیچ سیاست ضد کوبا از سوی واشنگتن تا زمانی که رژیم کمونیستی در آنجا سرنگون نشود یا سقوط کند، کافی نیست. به عنوان یک گروه قومی، آن‌ها بیشتر از هر گروه اسپانیایی تبار دیگر رای می‌دهند و بیش از هر گروه دیگری در کنگره ایالات متحده و مجالس ایالتی سیاستمداران ارشد دارند. این در حالی است که طبق گزارش مرکز تحقیقاتی پیو، آن‌ها تنها ۳.۷ درصد از کل جمعیت اسپانیایی تبار در ایالات متحده را تشکیل می‌دهند، یا کمتر از ۱ درصد از کل جمعیت.

در مقابل، بسیاری از یهودیان آمریکایی به شدت به دولت اسرائیل وفادار هستند و به عنوان یک بلوک رای دهنده و لابی کننده، به همان اندازه در تعقیب یا تحمیل سیاست‌های طرفدار اسرائیل از سوی ایالات متحده تأثیرگذار هستند. آن‌ها حدود ۲.۵ درصد از کل جمعیت ایالات متحده را تشکیل می‌دهند. اما، در اینجا حلقه بازخورد بین سیاست خارجی و داخلی ایالات متحده است. کوبایی‌ها و یهودیان توانسته‌اند یا اجازه داده‌اند که ضد کوبا و طرفدار اسرائیل باشند، زیرا این امر با اولویت‌های سیاست خارجی ایالات متحده به ترتیب در دریای کارائیب/آمریکای لاتین و خاورمیانه مطابقت دارد. حداقل قبلا این کار را می‌کردند. با گذشت زمان، اما به ویژه در حال حاضر، ضد کمونیسم جامعه آمریکایی-کوبایی و حمایت تقریبا بی قید و شرط اسرائیل دقیقاً در زمانی که نفوذ بین المللی آن در حال کاهش است و به طور فزاینده‌ای به چالش کشیده می‌شود، به مسئولیت‌های جهانی برای ایالات متحده تبدیل می‌شود. به همین دلیل است که ایالات متحده در مورد مواضع آن‌ها در قبال کوبا و اسرائیل، همانطور که در سوابق رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل در طول سالیان متمادی نشان داده شده است، به طور کامل توسط جهان منزوی شده است. 

-نظر شما درباره ارتباط آمریکا با سایر کشور‌ها از جمله چین چیست؟

الکس لو: قضیه دیاسپورای چینی کمی پیچیده‌تر است. برای ساده‌تر کردن استدلال من، اجازه دهید یک خلاف واقع تاریخی را در نظر بگیریم. فرض کنید پس از جنگ جهانی دوم، ناسیونالیست‌ها یا کومینتانگ (KMT) در جنگ داخلی چین به جای کمونیست‌ها پیروز شدند. در آن زمان شکی وجود نداشت که چین تحت KMT متحد کلیدی و قابل اعتماد ایالات متحده در جنگ صلیبی ضد کمونیستی آن در طول جنگ سرد بوده است. بر این اساس، دیاسپورای چینی در ایالات متحده ممکن است بتواند یا اجازه داشته باشد تا به یک بلوک سیاسی قومی با نفوذ تبدیل شود، مانند لابی قدرتمند یهودی. اگرچه در واقعیت، در حالی که امروزه جمعیت چین تنها اندکی کمتر از یهودیان آمریکایی است، نفوذ آن در سطح سیاست ملی به میزان قابل توجهی کمتر است. این ادعای معمول وجود دارد که آمریکایی-چینی‌ها به طور سنتی غیرسیاسی یا از نظر سیاسی بی نظم بوده اند. یکی از دلایل بزرگ، بدون شک، نهادینه شدن و قانونی کردن نژادپرستی در نیمه اول قرن بیستم بود که سازماندهی را مانند سیاه‌پوستان دشوار کرد.

در واقع، همانطور که پیتر نوویک مورخ در هولوکاست و حافظه جمعی گفته است، یهودیان قبل از تأسیس اسرائیل و حتی قبل از جنگ شش روزه ۱۹۶۷ تأثیر کمی در زندگی ملی ایالات متحده داشتند. اما درست همانطور که یهودی ستیزی در سراسر ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم کاهش یافت، نژادپرستی ضد آسیایی، حداقل در آشکارترین شکل آن، به ویژه پس از جنبش حقوق مدنی در دهه ۱۹۶۰ کاهش یافت. در واقع، آمریکایی‌های چینی-آمریکایی امروزه در بسیاری از شهر‌های بزرگ بسیار سازمان‌دهی شده‌اند - همانطور که با واکنش‌های هماهنگ آن‌ها به امواج جنایات ضد آسیایی در طول همه‌گیری کووید-۱۹ نشان داده شده است -، اما نه لزوماً در سطح ملی. من می‌توانم استدلال کنم که یکی از دلایل مواضع مبهم سنتی - یا حتی موضع غیرسیاسی - بسیاری از دیاسپورای چینی در ایالات متحده این بود که "چین" به عنوان یک ملت برای آن‌ها مبهم بود.

الکس لو از سال ۲۰۱۲ ستون نویس پست است و مسائل مهمی را که هنگ کنگ و بقیه چین را تحت تاثیر قرار می‌دهد پوشش می‌دهد. او به مدت ۲۵ سال روزنامه نگار بوده و برای نشریات مختلف در هنگ کنگ و تورنتو به عنوان گزارشگر و سردبیر اخبار کار کرده است. او همچنین در دانشگاه هنگ کنگ در زمینه روزنامه نگاری تدریس کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل اروپا و آمریکا

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: آمریکا حمایت از اسرائیل جنگ غزه سیاست خارجی ایالات متحده ایالات متحده ایالات متحده ایالات متحده میلیارد دلار عنوان یک درصد از کل الکس لو کمک ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۰۹۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل!

به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.

به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره می‌نویسد:

یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه‌ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آن‌ها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می‌کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مدت‌هاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام می‌تواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.

متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.

مولفه اول شامل بسته‌ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.

به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی‌روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.

وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه‌ای جامع از تفاهمات» توصیف می‌کنند که شامل تضمین‌های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته‌ای غیرنظامی این کشور می‌شود.

انتظار می‌رود این توافق عادی‌سازی از توافق‌نامه ابراهیم، مجموعه‌ای از معاهده‌هایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال ۲۰۲۰ به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیش‌شرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.

محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال ۲۰۲۱، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر می‌سازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتی‌متر از دست بدهد».

از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه‌ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال ۲۰۲۳ به گفتگو‌ها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار می‌رفت که بلینکن در ۱۰ اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.

تحلیلگران می‌گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از ۳۴۰۰۰ فلسطینی را کشته، ممکن است پارامتر‌های توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده‌تر خواهد بود.

نتانیاهو بار‌ها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می‌کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می‌زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.

تحلیلگران می‌گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می‌گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می‌کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.

اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به ۶۷ رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارش‌هایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیاز‌های امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.

کارشناسان می‌گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر ۲۰۲۳ با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان می‌کند که ممکن است از طرف‌های دیگر برای پیوستن دعوت شود.

با این حال، هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.

برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسل‌ها تثبیت می‌کند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ می‌کند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز ۲۰۳۰ را دنبال می‌کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.

به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.

یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشور‌ها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته‌ای است که می‌تواند برای تولید سلاح‌های هسته‌ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند. در صورت تحقق چنین مسئله‌ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه‌های هسته‌ای خود وارد می‌کند.

روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هسته‌ای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنی‌سازی و بازفرآوری مواد هسته‌ای خودداری می‌کند. او در بخش‌هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته‌ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته‌ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.

پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می‌کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی‌دهد.

زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.

دیگر خبرها

  • تعلیق تحویل مهمات به رژیم صهیونیستی توسط آمریکا
  • پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
  • آکسیوس : تعویق ارسال محموله سلاح از آمریکا به اسرائیل
  • اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!
  • زلزله سیاسی در معتبرترین دانشگاه‌های جهان
  • جان جیمز یوبل، فعال ضدصهیونیسم در گفت‌وگو با قدس: صهیونیسم‌ستیزی در میان آمریکایی‌ها افزایش خواهد یافت
  • جان جیمز یوبل فعال ضدصهیونیسم آمریکایی در گفت‌وگو با قدس: صهیونیسم‌ستیزی در میان آمریکایی‌ها افزایش خواهد یافت
  • گزارش جدید وزارت خارجه روسیه از وضعیت دردناک حقوق بشر آمریکایی
  • آمریکا به قطر: اگر رهبران حماس شروط آتش‌بس را نپذیرفتند، آن‌ها را بیرون کنید
  • توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل!